به گزارش پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، نشست نقد و بررسی کتاب «فلسفه همچون سیاست فرهنگی» تالیف ریچارد رورتی فیلسوف پراگماتیست آمریکایی در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد.
در این نشست که با مدیریت علیرضا مرادی عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی برگزار شد، وي در ابتدا با طرح این پرسش که نسبت رورتی با مسائل ایران چیست و چرا باید این نسبت را سنجید بحث را آغاز کرد و گفت: رورتی با فلسفه مخالف است و سعی میکند فلسفه را منحل کند و این نگاه باعث شده که جایگاه ویژهای در بین پراگماتیستها پیدا کند. همچنین وی بین دموکراسی و فلسفه اولویت را به دموکراسی میدهد که اين خود یکی از مهمترین محورهای اندیشه رورتی است.
در ادامه ناصرالدین علی تقویان یکی از مترجمان کتاب با اشاره به اینکه در قدیم سابقه فیلسوفان ضد فلسفه را داشتهایم گفت: به تعبیری هر فیلسوفی ضد فلسفه است چرا که سعی دارد دیدگاههای فیلسوفان قبل از خود را نقد کند و نمونه بارز آن را میتوان سوفسطائیان در یونان باستان دید. خاستگاه اندیشیدن فلسفی رورتی فلسفه تحلیلی است و به همین دلیل هم شناخت خوبی از فلسفه تحلیلی دارد و بیشترین مخالفت را با فلسفه تحلیلی ابراز داشته است. بیشترین دغدغه فیلسوفان تحلیلی دانایی و علم و دانش است. رورتی از فلسفه تحلیلی رویگردان است و به فلسفه گفتگویی روی آورده است و از این رویکرد یک نوع چرخش زبانی داشته است و به سنت پراگماتیستی در آمریکا و حتی برخی از جریانهای فلسفه قارهای روی آورده است. به باور رورتي امروزه اگر فلسفه بخواهد نقشی دشته باشد باید وارد گفتوگوی فرهنگی شود تا در فرایند این گفتوگوی فرهنگی اميدي به خوشحالي داشته باشيم.
وی ادامه داد: این کتاب آخرین اثر رورتی است که طیف وسیعی از موضوعاتي كه در طول زندگي خود با آن ها درگير بوده را به زباني بسيار ساده در آن طرح كرده است.
در بخش دیگری از این نشست دكتر خسرو باقری استاد دانشگاه تهران نخست با اشاره به ترجمه صورت گرفته گفت: این ترجمه یکی از ترجمههای روان در حوزه فلسفه است و سعی دارد به متن وفادار باشد اما سه نوع ایراد در این ترجمه به چشم میخورد؛ ابتدا برخی جاافتادگیها در متن، ديگري ناهماهنگی معادلها در کتاب و سوم نارسا بودن ترجمه.
وی در ادامه با اشاره به محتوای اندیشههای رورتی گفت: یکی از کارهای رورتی در آثارش امید بخشیدن به مردم است. در این کتاب هم چنين چيزي دیده میشود و از همین جهت هم میتواند با جامعه ما مرتبط باشد چرا که جامعه ما هم به شدت نیازمند امید بخشی است.
دكتر باقری افزود: رورتی در قسمت دیگری از این کتاب به دین میپردازد چرا که دین هم میتواند امید بخش باشد؛ چنانكه بحث امیدبخشی دین در بسیاری از پراگماتیستها مطرح است. در ادامه رورتی معتقد است که دموکراسی مورد دفاع وي، همان میراث دینی یهودی ـ مسیحی است که میگوید همسایهات را احترام بگذار.
دكتر باقری در قسمت دیگری از سخنان خود با بیان دیدگاه هابرماس درباره دین گفت: هابرماس میگوید اشتباه سکولارها این بوده که خواستهاند دین را خیلی فردی قلمداد کنند در صورتیکه در جامعه بشری دین ايفاي نقش میکند. از طرفی، دینداران عقل را خیلی دست کم گرفتهاند درصورتیکه عقل را باید جدی گرفت. به تعبیر دیگر سخن رورتی را میتوان به این صورت تقرير کرد که قرائتهای بد از دین را نفی و قرائتهای خوب را تقویت کنیم. اما نقد من به رورتی در این است که آیا به خاطر عملکرد بد دینداران دین را باید در حوزههای فردی برد و براي آن در حوزه اجتماعی ساحتي قائل نشد؟
وی با اشاره به سخن دكتر مرادی مبني بر ضد فلسفه دانستن رورتي گفت: در اینکه رورتی ضد فلسفه است باید تأمل کرد. رورتی میگوید این همه فلسفه اعم از فلسفه اخلاق، فلسفه علم، فلسفه ذهن باید به درد مردم بخورد وگرنه ضرورتی ندارد که باشند. اینها نشان میدهد که رورتی دغدغه پراگماتیستی داشته و برج عاج نشین نیست! اما رورتی در نهایت به دام فلسفه میافتد و خودش هم فیلسوف است.
دفعات مشاهده: 0 بار |
دفعات چاپ: 0 بار |
دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر